به گزارش مشرق، دونالد ترامپ و مشاورانش که این روزها در سیاستگذاری برای سیاست خارجی آمریکا دچار تشتت و سردرگمی زیادی شدهاند، بارها این سردرگمی و شکست در سیاستهایشان بویژه در قبال ایران را به گردن دموکراتها و بویژه جان کری، وزیر خارجه دولت اوباما انداختهاند. در همان سال اول ورود ترامپ به کاخ سفید وقتی او شنید جان کری با ظریف در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل دیدار داشته و توصیههایی برای حفظ برجام به او کرده است، بشدت پریشان شد و رسماً اعلام کرد کنگره باید دخالت دموکراتها و مسؤولان دولت اوباما در امور سیاست خارجی آمریکا را بررسی کرده و به آنها هشدار دهد. این مساله تاکنون نیز همچنان ادامه یافته و انتشار این خبر که جان کری به مسؤولان ایرانی گفته است تا پایان دوره ریاستجمهوری ترامپ صبر کنند تا دموکراتها دوباره بر سر کار بیایند و به توافق هستهای با ایران بازگردند، باز هم ترامپ را بشدت آشفته کرد. چند روز پیش نیز مایک پمپئو، وزیر خارجه دولت ترامپ از دخالتهای دموکراتها برآشفته شد و صراحتاً بیان کرد اگر جان کری قرار است نقش وزیر خارجه آمریکا را بازی کند، بهتر است تا انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ صبر کند و دموکراتها هم تلاش کنند در انتخابات پیروز شوند.
بیشتر بخوانید:
ریزش ۹۰ درصدی؛ دو سال پس از غوغای پوپولیسم
نوشتن توافق فاقد ضمانت واقعاً هم خلاقانه و هنرمندانه بود!
اختلافات داخلی بین دموکراتها و جمهوریخواهان در فضای سیاسی آمریکا مساله جدیدی نیست اما به نظر میرسد این اختلاف هماینک در حال تاثیرگذاری بر روابط خارجی آمریکا بوده و در عین حال خطراتی را نیز برای ایران به دنبال دارد.
برای روشن شدن رابطه جنگ احزاب آمریکا با مسائل مرتبط با ایران بهتر است سوالی از خود بپرسیم: دلیل این همه عصبانیت ترامپ و پمپئو از دخالتهای کری در مسائل سیاست خارجی و بویژه سیاست آمریکا در قبال ایران چیست و نشریات وابسته به دموکراتها چگونه استراتژیهای مرتبط با سیاست خارجی دولت ترامپ را هدف قرار داده و آنها را به شکست میکشانند؟
با مروری بر یادداشتها و گزارشهای تحلیلی رسانههای وابسته به حزب دموکرات در آمریکا میتوان تصویر دقیقتری از پازل کشمکش قدرت در این کشور مشاهده کرد. چندی پیش محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان که یک بار بیان کرده بود هر توئیتی که منتشر میکند، ابتدا در تمام نقاط دنیا چرخیده و با بسیاری از سران کشورهای مختلف درباره آن رایزنی شده است؛ توئیتی منتشر کرد که در آن به تیم «ب» بهعنوان مشاوران ترامپ که به او برای حمله به ایران مشاوره میدهند اشاره کرد. او با انتشار این توئیت تأکید کرد دلیل بروز اتفاقات اخیر منطقه این است که جنگطلبان موسوم به «تیم ب» در حال اجرای توطئههای طراحی شده توسط جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا هستند. ظریف بعد از این در سفر به ژاپن اعضای این تیم را معرفی و بیان کرد بنیامین نتانیاهو، جان بولتون، محمد بنسلمان و محمد بنزاید اعضای اصلی تیم «ب» هستند که ترامپ را به جنگ با ایران میکشانند. بعد از این صحبتها بود که بحثها درباره نقش جان بولتون در کشاندن آمریکا به تقابل با ایران و جنگ احتمالی در منطقه، در نشریات لیبرال آمریکایی رونق تازهای گرفت.
بتازگی ۲ نفر از مشاوران و مقامات دولت اوباما در لسآنجلس تایمز مقالهای نوشته و بیان کردهاند که «دنیای کاخ سفید، دنیای بولتون است و ترامپ فقط سعی میکند در این دنیا زندگی کند». رابین رایت، تحلیلگر مجله نیویورکر نیز در مقالهای این سوال را مطرح کرد که آیا ترامپ دنبال به راه انداختن جنگ در منطقه است و در نوشته خود به این نتیجه رسید که مشاوران ترامپ در هر صورت او را به سمت جنگ با ایران پیش میبرند. وندی شرمن نیز در نیویورکتایمز نوشت: «ما نمیتوانیم روزهای قبل از جنگ با عراق را تکرار کنیم که بیشتر مطبوعات و رسانههای ما مدارک و اسناد جعلی و مبهمی را برای توجیه جنگ منتشر میکردند». از آن زمان روزنامههای زیادی از جمله واشنگتنپست، نیویورکتایمز، نیویورکر، یواسایتودی و… به سندسازیهای جعلی بولتون برای حمله به ایران اشاره کردند. بنرودز، مشاور سابق اوباما که بعد از توافق هستهای با ایران در گفتوگویی با نیویورکتایمز اشاره کرده بود تیم رسانهای اوباما تعداد زیادی از رسانهها، خبرنگاران، اساتید دانشگاه و کارشناسان حوزه سیاست خارجی را به صف کرده تا از توافق با ایران حمایت کنند، هفته پیش در مصاحبهای اعلام کرد بنیامین نتانیاهو در حال فشار آوردن به آمریکا برای تقابل با ایران است. او در توئیتر خود نیز نوشت: «بولتون، محمدبنسلمان و بنیامین نتانیاهو دنبال مواجهه نظامی با ایران هستند».
تولسی گابارد، نماینده دموکرات کنگره که هماینک نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ هم هست، بیان کرد عربستانسعودی، بنیامین نتانیاهو و القاعده محرکان اصلی ترامپ برای حمله به ایران هستند. پاتریک بوکانان، از دیگر اعضای مشاوران اوباما نیز در وبسایت خود نوشت: «چه کسی دنبال جنگ با ایران است؟ پمپئو، بولتون، بنیامین نتانیاهو و ولیعهد سعودی، بنسلمان». این یک عملیات روانی حساب شده توسط دموکراتها برای به انزوا کشاندن سیاست خارجی رقیب و نیز برجسته کردن خطر جنگ علیه ایران است. ماجرا به اینجا ختم نشد. روزنامههای این جریان در مرحله بعد به انتشار خبرهایی مبنی بر کنارهگیری یا اخراج قریبالوقوع بولتون از کاخ سفید پرداختند. نشریه «پولیتیکو» نخستین نشریهای بود که این خبر را منتشر کرد اما در ادامه نیویورکتایمز و واشنگتنپست نیز دوباره وارد عرصه شده و از وجود اختلاف بین بولتون و پمپئو بر سر ایران خبر دادند.
ترامپ البته بلافاصله شخصاً وارد میدان شد و وجود هر نوع اختلاف در کاخ سفید را تکذیب کرد اما این مساله به سرعت در سراسر دنیا منتشر شد و پمپئو را به واکنش واداشت که بیان کند جان کری و دموکراتها نباید در مسائل مرتبط با سیاست خارجی دخالت کنند و با انتشار اخبار جعلی سیاستهای دولت را زیر سوال ببرند. با کنار هم گذاشتن قطعات این پازل بزرگ از اظهارنظرها و انتقاداتی که ۲ حزب دموکرات و جمهوریخواه از یکدیگر میکنند، میتوان به این نتیجه رسید که دموکراتها به دنبال شکست سیاست خارجی ترامپ از درون کاخ سفید برای منافع حزبی و سیاسی خود هستند و از تمام ابزارهای پیرامون خود، حتی برجام و وزرای خارجه کشورهایی که درگیر تصویب برجام بودهاند، در این باره استفاده میکنند و نقشه راه خود را اجرایی میسازند. حالا آنها به این نتیجه رسیدهاند که بولتون باید از کاخ سفید اخراج شود تا سیاست خارجی ترامپ درباره ایران و ونزوئلا از هم بپاشد.
کارشناسان در تهران میگویند اگرچه این سیاست میتواند تا حدود زیادی به نفع ایران باشد اما ایران نباید خود را درگیر این منازعات کند، چرا که در صورتی که در انتخابات سال ۲۰۲۰ آمریکا هر اتفاقی بیفتد و چه جمهوریخواه بر سر کار بیاید و چه دموکرات، در نهایت از هماینک مشخص است که آمریکا دوباره به برجام بازنمیگردد و دموکراتها نیز با اینکه خود را برای دولت ایران فریبنده نمایش میدهند اما هیچ اقدامی برای اجرای تعهداتشان در برجام نخواهند کرد. کما اینکه بدعهدی آمریکا در برجام از دولت اوباما شروع شد.
چندی پیش در گزارشی با عنوان «بوی پیراهن دموکراتها» به این مساله پرداختیم و نقشه راه دموکراتها برای برخورد با ایران بعد از به دست گرفتن قدرت را به صورت مفصل توضیح داده بودیم. مساله مهم در شرایط کنونی این است که دموکراتها سعی دارند به هر نحو ممکن ثابت کنند تنها آنها میتوانند با کشورهای مورد تخاصم آمریکا مذاکره کنند. همانطور که کارشناسان سیاسی در واشنگتن بر این عقیدهاند که ترامپ برجام را قبول ندارد، چون امضای او پای این معامله نیست، آنها هم تمام تلاش خود را میکنند که هیچ گفتوگویی با دولت فعلی آمریکا انجام نشود و در عین حال تیم امنیت ملی و سیاست خارجی کاخ سفید نیز از هم بپاشد.
به همین دلیل رسانههایشان بیشتر از رسانههای محافظهکار بر طبل جنگ میکوبند. درست است که بسیاری از شواهد و مسائل مطرح شده در این گزارشها و سخنان کارشناسان دولت اوباما درباره جنگطلبی نتانیاهو، بنسلمان یا تیم «ب» و بولتون عین حقیقت است و نتانیاهو و اعراب منطقه خلیجفارس بشدت دنبال درگیری نظامی آمریکا با ایران هستند اما دولت ایران و شخص وزیر امور خارجه، در عین حال که باید مراقب رفتار و عملکرد ترامپ باشند، نباید در دام تبلیغات انتخاباتی برای دموکراتها بیفتند و بهگونهای موضع نگیرند یا توئیتی ننویسند که خدای ناکرده شائبه همراهی با اهرمهای اصلی تبلیغات انتخاباتی دموکراتها برای انتخابات سال ۲۰۲۰ ایجاد شود.
در هر صورت اعتماد بیش از حد جریان غربگرای داخلی - که بخشی از دولت را نیز در اختیار دارند - به افرادی مانند جان کری و گفتن حرفهایی مثل اینکه «حرف کری سند است»، دولت ایران را به جایی رسانده که در مقابل خروج آمریکا از برجام نتوانسته واکنشهای متقابل و مقتدرانهای اتخاذ کند. طی هفتههای اخیر اساتید دانشگاه و کارشناسان خبره مسائل بینالملل به دولت ایران هشدار دادند به هیچ عنوان نباید سیاستهای خود را به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا گره بزند. درگیر شدن در پروسه انتخابات آمریکا و حمایت از سیاستهای دموکراتها با تکرار کردن کدهای خبری و رسانهای آنها - همانطور که در ماجرای احتمال درگیری در منطقه توسط رسانههای اصلاحطلب اتفاق افتاد- در نهایت نمیتواند باعث شود مسؤولان دولت اوباما – حتی اگر دوباره سر کار هم بیایند – تمایلی برای حفظ برجام از خود نشان دهند.
رفتار ظریف نباید به گونهای باشد که این تلقی را ایجاد کند که او بر اساس یک تقسیم کار نوشته شده یا نانوشته با دموکراتها، علیه ترامپ عمل میکند. ظریف اگرچه تاکنون اشتباهات و گافهای هزینهسازی مرتکب شده اما این یکی، به هیچ عنوان قابل اغماض نیست و خطرات بسیار زیادی برای کشور به همراه دارد. در اینجا لازم است چند نکته مهم درباره رفتار وزیر امور خارجه کشورمان مطرح شود:
۱- اگر وزیر امور خارجه معتقد است تیم ب در حال تحریک ترامپ برای اقدام نظامی علیه ایران است، باید از او پرسید آیا رفتارش در همافزایی با دموکراتها علیه ترامپ، باعث تحریک ترامپ و دشمنی بیشتر او علیه ایران و افتادن در دام جنگطلبان یا همان تیم ب، نمیشود؟ آیا این رفتار خلاف مصالح و منافع ملی نیست؟
۲- در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۲۰، آیا رئیسجمهور منتخب مردم آمریکا رفتار وزیر امور خارجه ایران در همراهی با رقیب انتخاباتیاش را تلافی نخواهد کرد؟ همانگونه که در انتخابات ۲۰۱۶ ترامپ دولت ایران و برجام را به چشم یک مزاحم به جا مانده از رقیب تلقی کرد و بهسرعت از آن خارج شد. بر همین اساس در صورت پیروزی مجدد، آیا ترامپ ایران را به چشم بازنده انتخابات آمریکا نمیبیند؟ آیا همین تیم ب، ترامپ را آمادهتر از همیشه برای وارد شدن به جنگ با ایران نمیبیند؟
۳- بر اساس کدام برآورد ملی، عدهای در ایران فکر میکنند در صورت پیروزی دموکراتها در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، شرایط برای ایران بهتر میشود؟ در اینکه در دولت ترامپ یک فشار همهجانبه علیه ایران اعمال شده و دشمنی آمریکا در فاز آشکارتری تشدید شده، تردیدی نیست اما آیا سابقه دموکراتها، یا حداقل سابقه اوباما و جان کری در دشمنی با ایران کمتر از ترامپ است؟ بزرگترین خطر دموکراتها برای ایران آن است که دموکراتها با تجمیع ظرفیتهای بینالمللی اقدام به دشمنی با ایران میکنند. تحریمها یکی از این نمونههاست. به عبارتی دموکراتها با ایجاد یک اجماع بینالمللی، اقدامات خود علیه ایران را تقویت و فراگیر میکردند. نکته دیگر نیز این است که دموکراتها نیز اصطلاحاً «آدم حسابی» نیستند و بنای بدعهدی و زدن زیر میز برجام در دولت اوباما نهاده شد. البته برخی معتقدند اینجا منافع ملی را از منافع باندی و جریانی باید تفکیک کرد، چراکه قدرت گرفتن دموکراتها در آمریکا اگر برای مردم ایران آب نشود اما برای عدهای حتماً نان خواهد داشت.
۴- آیا محمدجواد ظریف میخواهد از یک سوراخ ۲ بار گزیده شود؟ شکست هیلاری کلینتون دموکرات از دونالد ترامپ تجربه تلخی برای دولت روحانی است تا منافع ملی را تابعی از اتفاقات خارجی که ایران نمیتواند نقشی در آن داشته باشد، نکند. حالا این تجربه تلخ نباید یک بار دیگر اتفاق بیفتد و عدهای در ایران باز هم سرنوشت مردم را به ساق الاغهای بازنده گره بزنند.
منبع: روزنامه وطن امروز